معنی تمشک مازندرانی

لغت نامه دهخدا

مازندرانی

مازندرانی. [زَ دَ] (ص نسبی) منسوب به مازندران. و رجوع به مازندران شود. || از مردم مازندران.

مازندرانی.[زَ دَ] (اِخ) زین العابدین بن مسلم بارفروشی مازندرانی از علمای بزرگ شیعه در اوایل قرن چهاردهم هجری و از شاگردان صاحب جواهر و صاحب ضوابط و سعید العلمای مازندرانی است. مرجع تقلید جمعی کثیر از شیعیان هند و عراق و ایران بوده است. از آثار اوست: 1- ذخیره المعاد به فارسی که جمعی بدان حواشی نوشته اند. 2- زینه العباد به عربی و فارسی که در بمبئی چاپ شده. 3- مناسک الحج و جز اینها. (از ریحانه الادب ج 3 ص 423).

مازندرانی. [زَ دَ] (اِخ) حاج شیخ عبداﷲبن آقا شیخ نصیربن آقا شیخ محمدبن آقا شیخ محمود مجتهد آزاده و آزادیخواه و مرجع تقلید شیعیان ایران و عراق وهند در اوان مشروطیت بود. در قریه ٔ طالش محله ٔ دیوشل متولد شد و تحصیلات مقدماتی را در محضر آقاشیخ جعفردیوشلی (برادر بزرگش) فرا گرفت. آنگاه به معیت دو برادرش آقا شیخ علی و آقا شیخ محمود (شمس العلماء هندوستان) به رشت رفت و پس از مدتی تحصیل از آنجا به مازندران عزیمت نمود و از شاگردان مبرز حاجی اشرفی بشمار آمد و در آنجا به درجه ٔ اجتهاد رسید. سپس به نجف رفت و مدت دو سال در محضر درس شیخ مرتضی انصاری و بعد در محضر درس آقا سید حسن کوه کمری (معروف به ترک) و در اواخر کار با آنکه خود درس خارج داشت، در محضردرس آقا میرزا حبیب اﷲ رشتی بعنوان تیمن و تبرک حاضر می شد. در سالهای 1324-1329 حاج شیخ مازندرانی و مرحوم ملاکاظم خراسانی مشترکاً مسائل مهم ایران و هند وعراق را حل وفصل می نمودند و غالب فتاوی و تلگرافها را هر دو نفر امضاء می کردند. از این روی در تمام مبارزاتی که مردم بضد محمد علیشاه و دیگر مستبدان معمول می داشتند مرحوم مازندرانی و آخوند خراسانی از آزادی خواهان حمایت می کردند و مردم را به مقاومت در برابر آنان تحریض و تشویق می نمودند از آنجمله تشویق مردم به پایداری در مقابل تشکیل نیروی جنوب بدست انگلیسها و تحریم کالای روس و فتوای جهاد بر ضد دولت روس است که به ایران اولتیماتوم داده و نیروی نظامیش در خاک ایران به پیشروی پرداخته بود. در ذی حجه 1329 مجاهدان به عزم جهاد از نجف بیرون می آیند، پیشوای مجاهدان به علت بیماری مرحوم مازندرانی، مرحوم ملاکاظم خراسانی بود ولی او در مسجد سهله به سکته درمی گذرد و چون مرحوم مازندرانی گرفتار بیماری سل ریوی بود حرکت مجاهدان به تأخیر می افتد. آخرالامر در یازدهم دیماه 1290 هجری شمسی مجاهدان به پیشوایی حاج شیخ عبداﷲ مازندرانی بطرف کاظمین حرکت می کنند (مرحوم حاج شیخ را با تخت روان حرکت می دادند) و روسها چون چنین دیدند از ایران عقب نشینی کرده و قضیه منتفی می گردد. حاج شیخ در سال 1330 هَق. در نجف درگذشت و در این سال در حدود هشتاد سال از عمرش می گذشت و او را در مقبره ٔ شیخ جعفر شوشتری بخاک سپردند. او راست: رساله ٔ عملیه ٔ اهبه العباد فی یوم المعاد، آداب الحج، شرح رهن شرایع، شرح تجاره، کتاب الطلاق. و رجوع به تاریخ مشروطیت کسروی و انقلاب مشروطیت ایران ملک زاده و مجله ٔ یادگار سال پنجم شماره ٔ 8 و 9 و تاریخ هیجده ساله ٔ آذربایجان و ریحانه الادب و الذریعه شود.

مازندرانی. [زَ دَ] (اِخ) هادی فرزند ملاصالح از علمای شیعه و ادیبی فقیه بوده است. وی به سال 1120 درگذشت و در اصفهان در کنار قبر پدر مدفون گردید. او راست: 1- ترجمه ٔ فارسی قرآن با شأن نزول. 2- حاشیه ٔ تفسیر بیضاوی به فارسی. 3- الحدود و الدیات به فارسی. 4- شرح شافیه ٔابن حاجب و آثاری دیگر. (از ریحانه الادب ج 3 ص 425).

مازندرانی. [زَ دَ] (اِخ) محمد صالح بن ملااحمد سروی معروف به ملاصالح از علمای معروف شیعه و شاگرد ملامحمد تقی مجلسی و نیز از شاگردان شیخ بهایی و ملاعبداﷲ شوشتری است. وی به سال 1080 یا 1081 و یا 1082 در اصفهان درگذشت و در مقبره ٔ مجلسی دفن گردید او راست: 1- حاشیه ٔ شرح لمعه. 2-حاشیه ٔ شرح مختصر الاصول عضدی. 3- شرح اصول کافی که بهترین شرح این کتاب است و در آن اعتراضاتی بر ملاصدرا دارد. 4- شرح من لایحضره الفقیه و آثاری دیگر. (از ریحانه الادب ج 3 ص 424).


تمشک

تمشک. [ت َ م ِ] (اِ) درختچه ای از تیره ٔ گلسرخیان که دسته ٔ مستقلی را به نام تمشکها تشکیل می دهند و به حالت وحشی در نقاط ساحلی و گرم مرطوبی، مخصوصاً در مازندران و گیلان فراوان است. گیاهی است با ساقه های تیغدار که در کنار جاده ها و مزارع و جنگلها بصورت انبوه می روید. برگهایش متناوب و گوشوارک دار و مرکب و شامل 3 تا 5 برگچه است. (فرهنگ فارسی معین). در درفک، هَندِل. در رامیان، تَموش. در شیرگاه و میان دره، لام. در لاهیجان، کَرَه تیف. دکتر گئوبا گوید که تقریباً شش قسم از آن در جنگلهای خزر هست و بدون تشخیص نامهای لام، تندل و کره تیف به عموم داده میشود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).

خواص گیاهان دارویی

تمشک

از جوشانده ریشه تمشک برای رفع اسهال خونی استفاده می شود. غرغره جوشانده آن برای زخم های مزمن دهان وشلی دندان و خونریزی لثه مفید است. جوشانده برگ آن برای سیاه شدن موها مفید است. سبب کاهش قند خون وسبب پسر شدن بچه می شود. نفع معده را از بین می برد. جویدن برگ درختچه های تمشک جوشهای دهان را از بین برده و بوی بد دهان را می برد.

فرهنگ معین

تمشک

(تَ مِ) (اِ.) میوه ای است مانند توت و توت فرنگی به رنگ قرمز مایل به مشکی با مزه ترش و شیرین که از بوته تمشک به دست می آید. بوته این میوه ساقه بلند و تیغ دار و در هم پیچیده دارد که با برگ های کوچک به طور خودرو در جاهای گرم و مرطوب می روید، دارای ویتامین

گویش مازندرانی

تمشک جار

تمشک زار

فرهنگ عمید

مازندرانی

از مردم مازندران،
مربوط به مازندران،

فرهنگ گیاهان

تمشک

علیق، توت سه گل، کورتیکان، تموش

فرهنگ فارسی هوشیار

مازندرانی

(صفت) منسوب به مازندران: از مردم مازندران.

فارسی به عربی

تمشک

توت العلیق

معادل ابجد

تمشک مازندرانی

1123

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری